طبق برنامه ریزی های آخر هفته ای قرار شد در تاریخ نهم مهر ۹۴ به طرف ارفع ده برویم
با روزبه ی عزیز برنامه را چیدیم و قرار شد در ساعت ۴ بعد از ظهر روز پنجشنبه از قائمشهر به طرف ارفع کوه (ارفه کوه ) برویم
صبح روز پنجشنبه روزبه پیام داد که کاری برایش پیش اومده و تا ساعت ۹ شب نمیتونیم به طرف روستا بریم و اکثر بچه هایی که قرار بود بیان کنسل کردن منم یه تماس با مسلم گرفتم و گفتم هر طور شده امشب بریم و مسلم هم قبول کرد و قرار شد ساعت ۹ شب به طرف روستا بریم
ساعت ۶ از بهشهر به طرف جاده هیچهایک رو شروع کردم و با یه موتور خودمو به کمربندی رسوندم از اونجا یه جوون بهشهری منو تا ساری برد و با یه تاکسی در روستای ارطه پیاده شدم و مسلم با موتور به دنبال من آمده بود و سپس به باغ آنها رفتیم و نارنگی و انار برای سفرمون چیدیم
روزبه ساعت ۸ به دنبال ما آمد و با هم به طرف حسین رفتیم
به مغازه رفتیم و مایحتاج موردنیاز خودمون رو برای این دو روز خریدیم سپس به طرف روستای وسیه سر راه افتادیم خانواده حسین در وسیه سر خونه ای داشتند که قرار بود شب را در آنجا بگذرانیم در خانه چای درست کردیم فرش را در ایوان پهن کردیم و با املتی که درست کردیم به آسمان مهتابی زیبا نظاره گر بودیم و به خواب رفتیم
خواب روی ایوان – بعدش بارون زد رفتیم داخل اتاق
من و روزبه
برنامه قله صبح را طوری چدیم که بیتشر استراحت کنیم و هر موقع بیدار شدیم صبحانه خورده و به طرف قله حرکت کنیم
صبح روز دوم از خانه
صبح ساعت ۸ بیدار شدم و چای را آماده کردم صبحانه را خوردیم و کوله ها را اماده کردیم و به طرف قله راهی شدیم ساعت ۹ حرکت کردیم
مسیر اصلی از روستای ارفه ده است اما صعود ما از وسیه سر شروع میشد
از رودخانه گذشتیم و به انتهای روستا رسیدیم از کنار مغازه ی اقا نوری و مسجد روستا به طرف قله مسیر را طی کردیم
مسیر پاکوب خوبی داشت و به طرف روستای ارفع ده میرفت و از انجا با اوج گرفتن به طرف قله میرفت
در مسیر فقط صحبت کردیم و خندیدیم و از زیبایی های منطقه لذت بردیم هر نیم ساعت که میرفتیم مینشستیم و لذت میبردیم واقعا کوه بینظیری است
در مسیر انواع میوه های جنگلی مانند زرشک کندس و سرخه ولیک و ولیک سیاه هم به وفور یافت میشود
حدود ساعت یک به دشت زیر قله رسیدیم اما نمیدانستیم قله کدام است به بچه ها گفتم استراحتی کنند تا قله را پدا کنم وسایل را روی زمین گذاشتم و به طرف قله ای که در طرف راستم بود دویدم از آنجا دیدم چند نفر کوهنوردبه طرف پایین میایند با داد و فریاد به بچه ها گفتم بیان به طرف این قله
در قله عکس های یادگاری گرفتیم .منظره های فوق العاده ای هم داشت که بی نظیر بودند .
سپس از مسیر برگشت را از مسیر تراورسی به طرف روستا پیش گرفتیمدر مسیر بچه ها تصمیم گرفتیم که شب را در خانه بمانیم و صبح زود به طرف قائمشهر حرکت کنیم
بچه ها از طولانی شدن مسیر گرسنه و واقعا خسته بودند بعد از برگشت به خانه با خوردن یه کنسرو لوبیا و مقداری پنیر و نان آماده برای شام شدند
صبح زود به طرف خانه بازگشتیم