ساعت یک ظهر تاسوعا بود.بچه ها پیشنهاد سفر داده بودن
وسایل کوله هم که همیشه آماده بود قبول کردم و با دوستان همسفر شدیم 
حدود ساعت 5 دوستان به بهشهر رسیده بودن ادامه راه رو با ماشین ایسوزو به طرف گورستان و زیارتگاه خالد نبی رفتیم
عکس هایی که با دوربین از شب آرامگاه و روز آن و سپس طلوع خورشید گرفتم اما عمر باطری دوربین برای گورستان بسنده نکرد 

خالدنبی

چوپان آتای
خالدنبی

خالدنبی
خالدنبی

خالدنبی

خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی
خالدنبی

خالدنبی
خالدنبی